ناشر: | انتشارات نسل روشن |
---|---|
نویسنده: | مریم عمادقرایی – علیرضا ترابی |
تیراژ: | 100 |
سال نشر: | 1402 |
نوبت چاپ: | اول |
تعداد صفحات: | 164 |
شابک: | 978-622-323-269-5 |
شماره کتابشناسی ملی: | 9152695 |
مکافات
قیمت : 120,000تومان
با شنیدن حرفش دلگیر شدم.
_ «زن، وقتی تو اینجوری میگی، وای به حال بقیه، دستت درد نکنه! »
میترا که دیگر حرفش را زده بود، سعی در جمعوجور کردن سخنانش داشت.
_ «علی جان! به خدا منظوری نداشتم، گفتم که! فقط یه حس بود، بعدش تا چند
ساعت دیگه داداش حسین و ابراهیم خان میرن دادگاه، تو نیستی، با نرفتنت تمام
سوءظنها رو به سمت خودت میکشونی؛ بدتر از اون تحت پیگرد قانونی قرار
میگیری، ببخش منو، نام فراری بهت میدن.»
من که دیگر همۀ درها را به روی خودم بسته و پلهای پشت سرم را خراب
میدیدم، حرفش را قطع کردم و گفتم: «زن، مجبور بودم، مجبور، میفهمی!»
استفاده از زبان باید واقعاً خوب باشد
کتاب باید صادق باشد
کتاب باید از حس خوبی برخوردار باشد
شخصیت های کتاب باید واقعی باشند
یک پایان خشنود کننده
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.